سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهار 1386 - مهر یعنی مهربان ترین مخلوق خدا ... مادر

اوقات شرعی
جستجو :
همه چیز با انفاق کاستی گیرد، جز دانش . [امام علی علیه السلام]

:: ParsiBlog ::KhazoKhil ::

 
 
منوی اصلی

 RSS 
خانه
شناسنامه
پست الکترونیک
ورود به بخش مدیریت


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 67721

 
 
درباره خودم
بهار 1386 - مهر یعنی مهربان ترین مخلوق خدا ... مادر
معصومه
آن قدر در وصف مادر گفته اند که دیگر نیازی به نوشتن نیست . آن قدر بزرگ است که زبان قلم قادر به توصیف او نیست . چه سعادت بزرگیست مادر بودن . مادری که فرشته های بهشت به پای او بوسه می زنند ، و چه زیباست مهر مادری که در تمام موجودات زنده مشاهده می شود .
 
 
موسیقی وبلاگ
 
 
لوگوی وبلاگ
 
 
خبرنامه
 
 
طراح قالب

 طراح : پایون  

 
 
پیوندهای روزانه

آهنگ مادر از سامی یوسف [123]
آهنگ سر خاک مادرم از محسن چاوشی [125]
آهنگ قشنگ میم مثل مادر [124]
[آرشیو(3)]

 
 
آرشیو

بهار 1386

 
 
لینک دوستان

سرگشته دل
سکوت یعنی.....بلندترین فریادی که باید می زدی و نزدی!

 
 
لوگوی دوستان







 
 
وضعیت در یاهو

یــــاهـو  

 
 
فرشته ی یک کودک

 

 

 

 

 

 کودکی که آماده تولد بود؛ نزد خدا رفت و از او پرسید : می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید؛ اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟

 

       خداوند پاسخ داد : از میان بسیاری از فرشتگان ؛ من یکی را برای تو در نظر گرفته ام و او در انتظار توست و از تو نگهداری خواهد کرد .

 

       اما کودک هنوز مطمئن نبود که می خواهد برود یا نه، پس گفت : اینجا در بهشت من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم واینها برای شادی من کافی خواهد بود .

 

      خداوند لبخند زد و گفت : فرشته ی تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد . تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی شد.

 

      کودک ادامه داد : من چه طور می توانم بفهمم مردم چه می گویند وقتی زبان آنها را نمی دانم ؟

 

       خداوند اورا نوازش کرد و گفت : فرشته ی تو؛ زیبا ترین و شیرین ترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی ؛ در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دفت وصبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی .

 

      کودک با ناراحتی گفت : وقتی می خواهم با شما صحبت کنم چه کنم ؟

 

      خداوند پاسخ داد : فرشته ات دستهایت را کنار هم می گذارد به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی .

 

      کودک سرش را برگرداند و پرسید : شنیده ام در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند . چه کسی از من محافظت خواهد کرد ؟

 

      خداوند قاطع پاسخ می دهد : فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود .

 

      کودک بانگرانی ادامه داد : اما من همیشه به این دلیل که نمی توانم شما رو ببینم ناراحت خواهم بود .

 

     خداوند لبخندزنان گفت : فرشته ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزئ مرا خواهد آموخت گرچه من همواره کنار تو خواهم بود .

 

       در آن هنگام بهشت آرام بود ؛ اما صداهایی از زمین شنیده می شد . کودک می دانست که باید به زودی سفرش را آغاز کند . پس او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید : خدایا اگر باید همین الان برم ؛ لطفا نام فرشته ام را به من بگویید .

 

                                            

       خداوند شانه ی اورا نوازش کرد و پاسخ داد : نام فرشته ات اهمیتی ندارد . به راحتی می توانی اورا  مادر صدا کنی .



معصومه(جمعه 86 فروردین 24 ساعت 5:15 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
زخم های عشق یک مادر

                                                            

چند سال پیش در یک روز گرم تابستان پسر کوچکی با عجله لباسهایش را درآورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت . مادرش از پنجره نگاهش میکرد و از شادی کودکش لذت میبرد .

 

 مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی فرزندش شنا میکند.

 

 مادر وحشت زده به سمت دریاچه دوید و با فریاد پسرش را صدا زد .

 

 پسر سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود . تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد .

 

 مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت .

 

 تمساح پسر را با قدرت میکشید ولی عشق مادر به کودکش آنقدر زیاد بود که نمیگذاشت او بچه را رها کند . کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود , صدای فریاد مادر را شنید , به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را کشت .

 

 پسر را سریع به بیمارستان رساندند . دو ماه گذشت تا پسر بهبودی مناسب بیابد . پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخنهای مادرش مانده بود .

                                                                                                   

 خبرنگاری که با کودک مصاحبه میکرد از و خواست تا جای زخمهایش را به او نشان دهد .ا

 

 پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخم ها را نشان داد , سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت : این زخم ها را دوست دارم , اینها خراش های عشق مادرم هستند ....



معصومه(جمعه 86 فروردین 24 ساعت 5:0 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
مهرورزی از نگاه معلمان و دانش آموزان

من به کمک چند نفر از دوستانم به این فکر افتادیم تا برای وبلاگمون یه کار جدید انجام بدیم ، به قول معروف خلاقیت از خودمون نشون بدیم . بالاخره تصمیم گرفتیم چند سوال ( که پایین تر خواهید دید ) در مورد موضوع مسابقه که همون مهرورزی است ، طرح کنیم و از همکلاسی ها و معلمان مدرسمون بپرسیم . حالا ببینید هم کلاسی هایم و معلمان مدرسه چه نظرات و اعتقاداتی راجع به مهر و مهرورزی داشتند :

 

 

سوالات :

 

1) هویت دینی و ملی ما چه تاثیری در ترویج مهرورزی در جامعه دارد؟

 

2) ما به عنوان نوجوان امروز و بزرگسال فردا چه نقشی در توسعه ی مهرورزی داریم ؟

 

3)محیط های اجتماعی از قبیل مدرسه چگونه می توانند مهرورزی را در وجود ما نهادینه کنند ؟

 

4)آیا اجرای عدالت توسط دولت باعث رواج مهر و محبت میان مردم و دولت می شود؟

 

پاسخ ها :

 

پاسخ دهنده ی اول _ معلم درس دین و زندگی

 

1-اگر آموزه های دینی در زندگی عملی ما راه یابند و از فرهنگ غنی ملی خویش بهره گیریم آنگاه شخصیتی متعادل خواهیم داشت و عامل جلب قلوب دیگران و در نتیجه خواهیم توانست موثر در رواج مهرورزی باشیم.

 

2-قطعا آموزه های امروز ما می تواند در فردای ما و جامعه ی ما موثر باشد ، از آن رو که بزرگسالان آینده و پدر و مادرهای آینده هستیم ، عامل انتقال شعار های دینی و اخلاقی باشیم .

 

3-جلوگیری از تبعیض ، توجه به نیازهای روحی و عاطفی و مشکلات دانش آموزان ،ایجاد امکانات آموزشی و تربیتی لازم جهت رشد و تعالی بعد مادی و معنوی ،ارتباطی تنگاتنگ با دانش آموزان بوجود می آورند و همین امور می توانند مهرورزی را در دانش آموز تقویت کنند .

 

4-قطعا بله ، بنا به فرمایش حضرت علی (ع) در نهج البلاغه ، "چنانچه دولت حق ماست پس موظف به اجرای عدالت است " پس باید این وظیفه را ادا نماید تا انس و الفت میان دولت و مردم بوجود آید .

 

 

پاسخ دهنده ی دوم _ دانش آموز دوم دبیرستان (رشته ریاضی و فیزیک )

 

1-رهبران دینی و ملی چون به عنوان رهبر نزد عامه ی مردم شناخته شده اند و آثاری از خدمت و علاقه به مردم در آن ها مشاهده گردیده است می توانند مروجان مهر و محبت در جامعه ی ایران و جهان باشند .

 

2-چون مهر و محبت و عشق و علاقه ی واقعی به مردم مطلوب و پسندیده است ما نوجوانان امروز و بزرگسالان فردا در این جهت باید حرکت کنیم .

 

3- از آنجا که محیط مدرسه یک نهاد قانونی علم و ادب و تربیت و کانون مهر و محبت برای نونهالان و نوجوانان و جوانان می باشد می تواند در راستای قوانین مهرورزی را نهادینه کند .

 

4-بله اجرای عدالت توسط دولت بزرگترین رسالت و وظیفه ی دولت های مردمی می باشد و با انجام امر عدالت بین اقشار مردم دولت و مردم به هم نزدیک و رابطه ی آن ها قوی و مستمر می شود و این وفاق باعث تباه دولت ها و ملت ها خواهد شد .

 

 

پاسخ دهنده ی سوم _ دانش آموز دوم دبیرستان ( رشته ی ریاضی و فیزیک )

 

1- هویت دینی و ملی تاثیر بسزایی در ترویج مهرورزی دارد بطوریکه ما رابطه ی مستقیمی می توانیم میان این دو بحث احساس کنیم .

 

2- ما نقش مهمی در توسعه و ترویج مهرورزی داریم و می توانیم با انجام اعمال مثبت در پیشرفت و ترقی این موضوع بکوشیم.

 

3-از طریق چاپ مقاله و چاپ بروشور و تبلیغات فرهنگی در توسعه ی این مهم بکوشیم .

 

4- بله دولت نیز سهم مهمی در گسترش این مطلب دارد .

 

 

پاسخ دهنده ی سوم _ دانش آموز دوم دبیرستان ( رشته تجربی )

 

1- هر چه اعتقاد ما به دین و ملت ما بیشتر باشد ، مهر در وجود ما بیشتر گسترده می شود .

 

2- با داشتن رفتاری درست با همسالان خود ، در توسعه ی مهرورزی موفق می شویم .

 

3- هر مدرسه ای با وجود اولیا و دبیران منطقی و آشنا با اصول روانشناسی و تربیتی می توانند تخم مهرورزی را در وجود تک تک دانش آموزان بکارند .

 

4-بله هنگامی که هر کس به حق خود برسد و امکانات دولتی به تناسب بین مردم تقسیم شود ، یقینا مردم نسبت به دولت احساس خوشایندی پیدا می کنند .

 

 

پاسخ دهنده ی چهارم _ دانش آموز دوم دبیرستان ( رشته ی ریاضی و فیزیک )

 

1- با توجه به این که دین ما دین محبت و مهرورزی است بنابراین تاثیر بسزایی نیز در این مورد دارد .

 

2- در حقیقت ما فردای خود و فردای کشور خود را می سازیم و نقش زیادی در توسعه مهرورزی و رواج آن داریم .

 

3- با معلمانی از جنس محبت و نوشته هایی از نوع مهر .

 

4- بله زیرا دولت هر ملت می تواند الگوی مناسبی برای هر فرد می باشد .

 

 

پاسخ دهنده ی پنجم _ دانش آموز دوم دبیرستان ( رشته ی تجربی )

 

1- در هر جامعه بستگی به ترویج قوانین دینی و ملی به همان میزان که مورد اعتقاد مردم قرار می گیرد مهرورزی نیز به همان مقدار است .

 

2- ما به عنوان نوجوان امروز و پدران  و مادران فردا سازنده ترین نقش را در توسعه مهرورزی داریم .

 

3-با توسعه پرورش فکری کودکان ، برنامه ها و رفتار معلمان با دانش آموزان

 

4-بله کاملا زیرا اگر حق کسی پایمال نشود آرامش روانی او بیشتر و مهرورزتر خواهد بود .

 

در پایان این نظر خواهی از تمام کسانی که مرا در جمع آوری این مطلب یاری کردند ،تشکر می کنم. به خصوص دوستان عزیزم : نرگس ، رضوان ، شیما ، مهزاد و راضیه  



معصومه(چهارشنبه 86 فروردین 22 ساعت 8:44 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
عشق و محبت از نگاه کودکان

جمعی از متخصصان این سوال را برای گروهی از کودکان بین 4 تا 8 ساله مطرح کرده اند که " عشق و محبت به چه معنی است ؟!  پاسخ هایی که دریافت کرده اند بسیار وسیع و عمیق تر از آن بوده که حتی کسی بتواند تصور کند . بخوانید و خودتان مشاهده کنید .

 

 

 

وقتی کسی شما را عاشقانه دوست می دارد ، شیوه ی بیان اسم شما در صدای او متفاوت است و تو می دانی که نامت در لبهای او ایمن است .                                        

                                                                                                                       8 ساله

 

 

عشق و محبت یعنی آن هنگامی که برای خوردن غذا با کسی بیرون میروی و بیشتر چیپس خود را به او میدهی بدون آنکه توقع متقابلی داشته باشی .

                                                                                                                       6 ساله

 

 

عشق و محبت آن چیزی است که در اوج خستگی ، لبخند را به لبانت می آورد .

                                                                                                                       4 ساله

 

 

عشق و محبت یعنی آن زمانی که مامان برای بابا قهوه درست می کند و برای اطمینان از خوبی طعمش کمی از آن را می نوشد .

                                                                                                                      7 ساله

 

 

عشق و محبت آن زمانی است که به شخصی می گویی از لباسش خوشت آمده و او از آن پس ، هر روز آن را می پوشد .

                                                                                                                      7 ساله

 

 

عشق و محبت یعنی آن زمانی که مامان بهترین تکه مرغ را برای بابا می گذارد .

                                                                                                                      5 ساله                                                            



معصومه(چهارشنبه 86 فروردین 22 ساعت 6:59 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
مادرم . . .

اگر تو نبودی عشق به چه کار می آمد و بهشت را شب و روز برای که می آراستند؟

اگر تو نبودی هیچ کلمه ای به دنیا نمی آمد و شاعران لب به سخن نمی گشودند.

اگر تو نبودی دلها در پستوی فراموشی و در شبستان خاموشی می پوسیدند.

اگر تو نبودی من همچنان در کوچه های بی مهتاب ازل محصور می ماندم و قدم بر زمین نمی

گذاشتم.

اگر تو نبودی چه کسی دلتنگی و انتظار را به من می آموخت و کدام دست نوازشم می کرد؟

اگر تو نبودی چه کسی الفبای دوست داشتن را بر زبانم می گذاشت؟

اگر تو نبودی چه کسی گهواره ام را بین کهکشان و ملکوت تکان می داد و برایم از کودکی

ستاره ها قصه می گفت؟

اگر چشمهای تو نبود ، اگر دستهای تو نبود ، اگر آواز نرم لالایی تو نبود ، اگر لبخند تو نبود ،

بند بند تنم از هم می گسست و یک قطره شبنم هم روی گلبرگهایم نمی نشست.

تو بودی که با ابرها و رنگین کمان برایم جامه دوختی و رویاهایم را در آغوش گرم خود جا

دادی.

تو بودی که شادیهایت را نثارم کردی ...

اگر تو نبودی ، اگر تو را نمی دیدم ، این چشمها و این دل به چه کار می آمد؟

مادرم ...

هر آنچه دارم و به آنچه رسیده ام همه از برای توست ...

تو بهترین شعر آفرینشی ...

تو زیباترین امید من هستی ...

دوستت دارم و به نگاه گرم تو محتاجم ...

 



معصومه(چهارشنبه 86 فروردین 22 ساعت 11:52 صبح )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
امروز کسی باش که واقعا آرزو داری

 

امروز کسی باش که واقعا آرزو داری

مهربان و باگذشت

ساده و شفاف

پاک و خالص

با انعطاف و مددرسان

رنج و نگرانی را کنار بگذار

به لحظات زندگی چنان ارزش بده که آرزو داری

امور را از این پس همان طور به پیش بروند

درک کن که باخودخواهی و خود پسندی درد

جسمانی و رنج روانی را برای خود تدارک می بینی

زندگی کن با مرام های واقعی چون محبت وعفو

وجودی عاشق

از خواسته نفس رها شو

و در وجود خویش به جای رنج دادن و ناسپاسی

به دنبال شوق و امید باش

فقط یک روز بی ضرر باش

و برای همگان مفید باش

حقیقت را دریاب

نیت کلام و کردار و گفتارت را آرامش بده

اگر باورت نکردند

نهراس

بر ناتوانی خود برای رسیدن به خواستهای

مهر آمیزت غلبه کن

چنان با محبت رفتار کن که دلیلی برای شرمسار

بودن از خودت نداشته باشی

پیش داوری هایت را کنار بگذار

که رنج پیش از آن حتمی است

همین امروز از بخشش آکنده شو

کس نمی داند فردا چه در راه است

زندگی کوتاه است

درگذشته ها نمان

نگران آینده نباش

فقط یک روز لحظه های امروزت را باامید و اشتیاق به سمت

مسیر ی تازه و سپید ببر

در تاریکی به دنبال چه میگردی ؟

چرانور را نمی جویی ؟

لا اقل یک روز کسی باش که واقعا آرزو داری!!!



معصومه(چهارشنبه 86 فروردین 22 ساعت 11:47 صبح )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
ولی خدا رسیدن یه روز خوب رو قول داده ...

خنده آدم ها همیشه از دلخوشی نیست . گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست . کاهی دل اینقدر تنگ میشه که گریه هم کم مییاره . یک حرف ساده هم گاهی چقدر غم مییاره

خدا تنها معشوقی است که عاشقانی دارد که هیچ یک از بودن دیگری ناراضی نیست و هیچگاه یکی از آنها معشوقش را تنها برای خود نمی خواه

انسانهای خوشبخت فریاد خوشبختی سر نمی دهند. انسانهایی که نقاب خوشبختی به چهره دارند آواز دهل سر می دهند. بعضی ها داخل منزلشان تاریک است و بیرون از منزل را چراغانی می کنند

الهی ! چه خوش روزگاریست روزگاردوستان تو با تو ! چه خوش بازاریست بازار عارفان در کار تو! چه آتشین است نفسهای ایشان دریاد کرد و یادداشت تو! چه خوش دردیست درد مشتاقان در سوز شوق و مهر تو! چه زیباست گفت و گوی ایشان در نام و نشان تو

 

عشق رازی است مقدس! برای کسانی که عاشقند، ‌عشق برای همیشه بی‌کلام می‌ماند؛ اما برای کسانی که عشق نمی‌ورزند، ‌عشق، شوخی بی‌رحمانه‌ای بیش نیست

انسانهای خوشبخت فریاد خوشبختی سر نمی دهند. انسانهایی که نقاب خوشبختی به چهره دارند آواز دهل سر می دهند. بعضی ها داخل منزلشان تاریک است و بیرون از منزل را چراغانی می کنند

هر حقیقتی نه با شنا کردن بلکه با غرق شدن کشف می شود شنا کردن حادثه ای است که در سطح اتفاق می افتد اما غرق شدن تو را به اعماق بی انتها میبرد

 



معصومه(چهارشنبه 86 فروردین 22 ساعت 11:41 صبح )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
محبت

 

محبت براى انسان یک نیاز طبیعى اسـت , چنانکه انسان به آب و غذا نیاز دارد به محبت نیز نیاز دارد. انسان نفس خویش را طبعا ً دوست دارد و دلش مى خواهد که محبوب دیگران نیز باشد. کودک بیش از بزرگترها به این آب حیات نیاز دارد.

  محبت چون یک نیاز طبیعى اسـت وجود و عدم آن در تعادل و عدم تعادل روح تإثیر فراوان دارد. کودکى که در محیط گرم محبت پرورش مى یابد روانى شاد و دلى آرام و بانشاط دارد. به زندگى امیدوار و دلگرم است , خود را در این جهان پرآشوب تنها و بى کس نمى داند , تا تعادل و آرامش نفسانى خویش را از دست بدهد. در پرتو محبت صفات عالى انسانیت و عواطف و احساسات کودک به خوبى پرورش مى یابد و نتیجه آن , پرورش انسانى متعادل خواهد بود.

  سلامت جسم; احساس محبوبیت , در آرامش نفس تإثیر دارد و آرامش نفس نیز بدون شک در سلامت اعصاب و جسم تإثیر فراوانى خواهد داشت. جسم و جان کودکى که از محبتهاى گرم پدر و مادر اشباع مى شود و از آرامش نفسانى و اعتماد برخوردار است , بهتر از کودکى که فاقد چنین نعمت بزرگى است , رشد و پرورش مى یابد.

اظهار محبت را یاد مى گیرد; کودک در محیط گرم محبت , اظهار محبت را از پدر و مادر یاد مى گیرد , خوش قلب و خیرخواه و انسان دوست بار مى آید , چون طعم شیرین محبت را چشیده در فرداى زندگى حاضر است این آب حیات را بر دیگران نیز ایثار کند. چنین انسانى وقتى بزرگ شد , همین اظهار محبت را نسبت به همسر خود , نسبت به فرزندان خود و نسبت به دوستان و معاشرین و همه انسانها انجام خواهد داد. با محبتهاى گرم خود همه را شاداب مى گرداند و در مقابل , از محبتهاى متقابل دیگران نیز برخوردار خواهد شد.

  به محبت کننده علاقه پیدا مى کند; چون انسان حب ذات دارد , علاقه مندان خود را نیز دوست مى دارد , نسبت به آنان خوش بین مى شود. وقتى کودک مورد محبت پدر و مادر قرار گرفت , متقابلا به آنان علاقه مند مى گردد.

  پدر و مادر را افرادى قدرشناس و خیرخواه و قابل اعتماد مى شناسد و به حرف آنان بهتر گوش مى دهد. چنین پدر و مادرى بدون شک بهتر مى توانند در تربیت صحیح فرزندان خویش موفق باشند.

  مصونیت از انحرافات; اظهار محبت , کودک را از ابتلإ به عقده نفسانى و احساس کمبود حقارت مصون مى دارد, برعکس کودکى که از محبتهاى گرم پدر و مادر محروم بوده, یا نیاز او درست اشباع نشده , در نفس خویش احساس محرومیت مى کند. نسبت به پدر و مادر و دیگران که او را دوست ندارند عقده نفسانى پیدا مى کند , چنین انسانى در معرض هر گونه انحراف و فسادى خواهد بود. به عقیده بسیارى از دانشمندان اکثر تندخویى ها , خشونت ها , لجبازی ها , زورگویى ها , بدبینى ها , اعتیادها , افسردگى ها , گوشه گیرى ها , ناامیدى ها , ناسازگارى هاى افراد , معلول عقده حقارتى است که در اثر محرومیت از محبت به وجود آمده است. در اثر این عقده حقارت ممکن است دست به دزدى یا قتل نفس یا طغیان بزند تا از پدر و مادر و مردمى که او را دوست ندارند انتقام بگیرد. حتى ممکن است خودکشى کند تا از وحشت دردناک محبوب نبودن نجات یابد.

  بسیارى از کودکان و نوجوانانى که از منزل و شهر و دیار خود فرار کرده اند انگیزه فرار خود را کم مهرى پدر و مادر معرفى کرده اند.

 

معصومه(چهارشنبه 86 فروردین 22 ساعت 11:28 صبح )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
آیا دین غیر از محبت است ؟

هل الدین الاالحب. آیا دین غیر از محبت است ؟

حافظ: نهال دوستی بنشان که کام دل ببار آرد             درخت دشمنی برکن که رنج ببشمار آرد

بودائیسم ـ دهاماپادا: یک عقل صحیح و درست خدمتی را خواهد کرد که نه یک پدر و نه یک مادر و نه یک خویش می کنند.

کنفوسیوس ـ آنالکتها‌1: یک جوان هنگامی که در خانه است باید نسبت به پدر و مادر و در خارج نسبت به بزرگتران با محبت و احترام  باشد، بایستی مشتاق و درستکار باشد. بایستی محبت او نسبت به  همه جوشان بوده و دوستی نیکو را در خود پرورش دهد.

دین کنفوسیوس: لائوتان از کنفوسیوس پرسید: منظور شما از  نیکوکاری و درستی چیست‌؟ کنفوسیوس گفت: «منظور این است که در عمیق ترین باطن قلب خود نسبت به همه چیز محبت روا داریم، همة مردمان را دوست بداریم و سخت از افکار خودخواهانه بپرهیزیم. این است ماهیت نیکوکاری و درستی» در جائیکه محبت  باشد جدائی نیست.

دین تائو «کان ینگ یین»: با همه به مدارا و حسن سلوک و محبت  رفتار کن 

کتاب امثال سلیمان نبی 15: خوان به قول درجائی که محبت باشد بهتر است از گاوپرواری که با آن عدوات باشد.

رساله اول یوحنای رسول باب چهارم: ای حبیبان یکدیگر را محبت  بنمائیم زیرا که محبت از خداست و هر که محبت می نماید از خدا مولود شده است و خدا را می شناسد و کسی که محبت نمی نماید  خدا را نمی شناسد زیرا خدا محبت است.

امانوئل کانت: فرق است میان آن کسی که عملی از روی تمایل  طبیعت انجام می دهد و آن که برای ادای تکلیف احترام به قانون می کند، اولی حظ نفس برده و دومی ادای وظیفه کرده است.

‌یوهان گتلیپ فیخته: ظهور نیکی در اشخاص تجلی و نمایش ذات  حق است و ذات حق منشاء درستی اخلاق و کردار است.

شوپنهاور: شفقت بسیار خوب و بنیاد اخلاق می باشد، اما سعادت و آزادی تام در سلب کلی اراده و خواهش است.

اگوست کنت: ترقی نوع انسان بسته به میزان غلبه جنبة انسانی بر جنبة حیوانی است. هنوز حس خودپرستی در مردم غالب است و مدار امر برزد و خورد و جنگ و جدال است.

چارلز داروین: بزرگترین کمال که موجودات جاندار در سیر تحولی و  تکاملی به آن رسیده اند پدید آمدن عواطف و احساسات قلبی است که در انسان بوجود آمده است و انسان اگر می خواهد حیوان نباشد باید رحم و مروت و کرم و شجاعت و نوع پرستی و خیر خواهی را در  خود بپرورد.

هربرت اسپنسر: چون در تکامل زندگی باید کثرت به وحدت برسد مردم باید به معاشرت زندگی کنند و تا حدی دست از خود خواهی بردارند و رعایت حال دیگران را کنند. هر فردی باید خوشی دیگران را  هم بخواهد.

فردریش نیچه: خودپرستی حق است و شفقت ضعف نفس و عیب  است. حالا که خوب یا بد بدنیا آمده ام باید از دنیا متمتع شوم هر چه بیشتر بهتر. برای حصول این امر اگر هم بیرحمی و مکرو فریب و جدال و جنگ لازم آید انجام میدهم . آنچه مزاحم و مخالف این فرض است اگر چه راستی و مهربانی و فضیلت و تقوی باشد بد است.

ارسطو: خودخواهی ازآن جهت بداست که غالب مردم برتری که برای خودنسبت بدیگران قائلند در تحصیل مال یا جاه یا لذتها است.

ولتـر: علم انسان را دانشمند میکند ولی آدم نمی کند.

 



معصومه(چهارشنبه 86 فروردین 22 ساعت 11:20 صبح )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
هنر مهر ورزیدن و محبت به دیگران

                                                                               

آیین مذهبی ، منش ملی ، آداب اخلاقی و باورهای فرهنگی به ما آموخته است که همه ی انسانها با فطرت پاک الهی متولد می شوند : کُلُّ مولود یولَدُ علی الفطرةٍ الاّ اَنْ اَبَواهُ یهودانَهُ او یَنْصُرانَهُ او یمجُسانَه " هر ذره ای با فطرتش متولد می شود الا اینکه پدر و مادر او یهودی یا مسیحی یا زرتشتی است.

اما شرایط خاص حاکم بر جامعه تحت تاثیر عوامل سیاسی ، فرهنگی ، اخلاقی و ... می تواند این فطرت سالم را دستخوش تغییر و تحول کند و یا سبب انحراف یا اضمحلال این فطرت سالم گردد .

" محبت " نیز از جمله عناصر وجودی انسان است که با او متولد می شود و تحت تاثیر عوامل مختلف اجتماعی شکل می گیرد . اگر این عوامل در جهت مثبت باشد ، محبت ماندگار و پایدار می ماند در غیر اینصورت اثر وجود ی خود را از دست می دهد .

خانواده به عنوان نخستین محیط اجتماعی نقش مؤثری در شکل گیری محبت دارد . کودک در خانواده علاوه بر آداب معاشرت ، اخلاق ، نزاکت ، وفاق و همدلی ، همیاری و دوستی ، هنر مهرورزیدن و محبت به دیگران را نیز می آموزد . برای آموزش محبت به کودکان یا ترغیب و تشویق آنان به مهرورزی ، بهتر است به او فرصت دهیم تا محبت را به طور غیر مستقیم و عملی بیاموزد . زیر آموزشی که از راه غیر مستقیم و عملی صورت گیرد ، بی شک پایدارترین ، ماندگارترین و مؤثرترین نوع یادگیری است .

معلم ومدرسه نیز نقش مؤثری در شکل گیری محبت در کودکان ، نوجوانان و جوانان ایفا می کنند . معلمان علاوه بر آموزش علوم و فنون و پرورش ذهن ، به رشد و تعالی صفات و روحیات کودکان ، نوجوانان و جوانان نیز کمک می کنند . تأثیر شخصیت معلم بر روی دانش آموزان قابل انکار نیست . او می تواند با اعمال ، رفتار ، سخنان و برخورد خود ، محبت را در وجود دانش آموزان متجلی کند و تا همیشه این احساس مقدس را در آنان زنده نگه دارد .

با توجه به عوامل مؤثر در آموزش محبت ، موانع متعددی در این زمینه وجود دارد که به اختصار می توان به ذکر برخی از این موانع پرداخت :

1 – عدم شناخت و مطالعه و دقت در زندگی بزرگان دین به خصوص انبیاء و اولیاء و ائمه ی معصومین (ع) که بهترین معلمان اخلاق بوده اند و مردم را به محبت سفارش کرده اند.

2 – عدم آموزش صحیح "مهرورزی" در خانواده ، مدرسه و اجتماع : کودکان ، نوجوانان و جوانان هرگز محبت را به عنوان یک موضوع آموزشی نیاموخته اند و برخورداری از این رفتار پسندیده را ضروری تشخیص نداده اند .

3 – احساسات و عواطف همواره در تکوین شخصیت افراد نقش مؤثری داشته است و مهربانی و احترام به شخصیت افراد به خصوص نسل جوان سبب ترغیب این قشر به ارزشها و باورهای مبتنی بر جامعه است ، در حالی که قشر جوان و نوجوان ما بیشتر مورد حقارت قرار می گیرد تا احترام . به همین دلیل او بسیاری از رفتارهای خود از جمله محبت و مهرورزی را پنهان میکند تا مبادا مورد توبیخ و سرزنش قرار گیرد .

4 – مشکلات اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و ... از جمله عواملی است که متاسفانه سبب خمود و نگرانی در بین خانواده ها شده است . به همین دلیل معمولاَ پدر و مادر خانواده که برای بهبود وضعیت اقتصادی تلاش مضاعف می کنند ، با چهره ای خسته ، غمگین و افسرده در خانواده ظاهر می شوند و فرصتی برای ابراز محبت ندارند که کودکان و نوجوانان بتوانند محبت را از آنان بیاموزند . فرزندان کمتر چهره ی شاداب و متبسم آنان را دیده اند و کمتر سخنان پرمهر آنان را شنیده اند.

5 – سنت نسلهای گذشته ی ما مبتنی بر محبت و مهرورزی بوده است و این در آثار به جای مانده ی گذشتگان کاملاَ مشهود است . اما فرزندان امروز این مرزو بوم دچار نوعی از خودبیگانگی شده اند و با آثار کهن پیشینیان قطع ارتباط کرده اند و هیچ تمایلی به مطالعه ی اینگونه آثار که سرشار از سفارش به محبت است ندارند .

6 – نسل امروز ما تصوردرستی از محبت و دوستی ندارد و این رفتارهای پسندیده را حاصل کسب منافع دیگران می بیند . او به محبت و دوستی دیگران اعتماد ندارد و پایان همه ی محبتها و دوستی را ناخوشایند می پندارد.

 مهر و محبّت مایه و سرمایهاى است که جایگاهش ، قلبى که در معارف الهیه از آن تعبیر به بیت اللّه و حرم اللّه و عرش اللّه شده است ، قلبى که همه ارزش انسان به اعتبار محتویات مثبت و نورانى آن است ، قلبى که افق طلوع  ایمان و یقین و عشق به حق و مهرورزى نسبت به خلق خداست ، قلبى که صاحبش از آن مراقبت و مواظبت نموده و از این که جایگاه رذایل شود حفظش کرده و آن را به صلاح و سواد آراسته و فضاى آن را شایسته جلوه فیوضات حضرت فیّاض نموده است .  قلب خالى از حالات مثبت و محروم از مایه مهر و محبّت بنا به نظر اولیاى حق و به ویژه حضرت مولى الموحدین ، صاحبش موجودى بىمنفعت و وجودى فاقد ارزش است .

۱) « عِظَمُ الْجَسَدِ وَطُولُهُ لاَ یَنْفَعُ إذا کَانَ الْقَلْبُ خَاوِیاً »

بزرگى و بلندى بدن در صورتى که قلب خالى از حقایق و حالات مثبت باشد سودى نمىدهد .


رسول خدا صلی الله علیه و آله مىفرماید :

۲) « إذَا طَابَ قَلْبُ الْمَرْءِ طَابَ جَسَدُهُ وَإذَا خَبُثَ الْقَلْبُ خَبُثَ  جَسَدُهُ »

هنگامى که قلب انسان از همه رذایل پاک باشد ، حرکات بدن و اعضا و جوارحش پاک خواهد بود و چون قلب آلوده باشد جسد و حرکات اعضا و جوارحش آلوده خواهد بود .


و نیز از آن حضرت در روایت بسیار مهمى آمده :

۳) « إنَّ للّهِِ تَعَالى فِى الاْءَرْضِ أوَانِىَ أَلا وَهِىَ الْقُلُوب فَأحَبُّهَا إلَى اللّه ِ أَرَقُّهَا وَأصْفَاهَا وَأَصْلَبُهَا ، أَرَقُّهَا  ِلإخوانِ وَأَصْفَاهَا مِنَ الذُّنُوبِ وَأَصْلَبُهَا فِى ذَاتِ اللّهِ »

براى خدا در زمین ظرفهایى است ، آگاه باشید که آن ظرفها قلبهاست محبوبترین آن ظرفها در پیشگاه خدا مهربانترین و صافترین و سختترین آنهاست ، مهربانترینش نسبت به  برادران انسانى و ایمانى ، صافترینش از گناهان و سختترینش در استقامت و پایدارى در راه خدا .

پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در بیانى پر ارزش  مىفرماید :

۴) « إنَّ اللّهَ تَبَارَکَ وَتَعالَى لاَ یَنْظُرُ إلى صُوَرِکُمْ وَلاَ إلى أمْوَالِکُمْ  وَلَکِنْ یَنْظُرُ إلى قُلُوبِکُمْ وَأعمَالِکُم »

خداى تبارک و تعالى نه به ظاهر شما مىنگرد و نه به ثروت و  اموالتان ، بلکه به قلوب شما و اعمالتان  نظر مىکند .


بر پایه آیات و روایات ، قلب در وجود انسان از موقعیت ویژهاى  برخوردار است تا جایى که صلاح و فساد و پاکى و ناپاکى انسان در ارتباط با حالات این مرکز حساس و این سرمایه ملکوتى و عنصر عرشى است .

پارهاى از حرکات و امور انسان ریشه در عشق و محبّت فراوان او نسبت به خلق خدا دارد که لازم است انسان ، قدردان این عشق و محبّت باشد و خدا را نسبت به این نعمت معنوى سپاسگزارى کند ، در مثل انسان از مسیرى عبور مىکند ، مىبیند در راه رفت و آمد مردم خارى ، تیغى ، سنگ و یا شىء آزار دهندهاى افتاده ، بدون آن که وضع و شخصیت خود را ملاحظه کند ، براى آن که انسان و یا جاندارى در رفت و آمدش از این مسیر صدمه و آزار نبیند ، جاده و  راه را از آن اشیاء آزار دهنده پاک مىکند و یا گم شدهاى را به محلى که گم کرده ، راهنمایى مىکند یا به عیادت بیمارى مىرود یا  جنازهاى را که نمىشناسد تشییع مىکند و . . . اینها امورى است  که محرک انجامش ،مایه و سرمایهاى چون محبّت و عشق به دیگران است که جز قلب جایگاهى ندارد ، آن هم قلبى که به حیات معنوى  و فیوضات الهى و برکات آسمانى و نور ایمانى زنده است .

 



معصومه(چهارشنبه 86 فروردین 22 ساعت 10:48 صبح )

دیدگاه‌های دیگران ()

 

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
حسنک کجایی !‏ ! !
[عناوین آرشیوشده]
 
Copyright © 2006-KhazoKhil.Com All Right Reserved